نوشته شده در تاريخ برچسب:دهه فجر, توسط یک دوست |

 

 

به لاله ی در خون خفته. شهید دست از جان شسته

قسم به فریاد آخر. به اشک قلتان مادر

که راه ما. باشد آن. راه تو . ای شهید

که را ه ما باشد آن راه تو ای شهید.

همه به پیش. همه به پیش. به یک صدا.

“جاویدان ایرانه عزیز ما”

قسم به اسم آزادی. به لحظه ای که جان دادی

به قلب از هم پاشیده. شهیده در خون قلتیده

که راه ما. باشد آن. راه تو. ای شهید

که را ه ما باشد آن راه تو ای شهید

همه به پیش. همه به پیش. به یک صدا.

“جاویدان ایرانه عزیزه ما

نوشته شده در تاريخ برچسب:دهه فجر, توسط یک دوست |

 

 

هوا دلپذیر شد، گل از خاک بردمید

پرستو به بازگشت زد نغمه امید

به جوش آمدست خون درون رگ گیاه

بهار خجسته‌فال خرامان رسد ز راه

بهار خجسته‌فال خرامان رسد ز راه

به خویشان، به دوستان، به یاران آشنا

به مردان تیزخشم که پیکار می‌کنند

به آنان که با قلم تباهی دهر را

به چشم جهانیان پدیدار می‌کنند

بهاران خجسته باد، بهاران خجسته باد

و این بند بندگی، و این بار فقر و جهل

به سرتاسر جهان، به هر صورتی که هست

نگون و گسسته باد، نگون و گسسته باد

به خویشان، به دوستان، به یاران آشنا

به مردان تیزخشم که پیکار می‌کنند

به آنان که با قلم تباهی دهر را

به چشم جهانیان پدیدار می‌کنند

بهاران خجسته باد، بهاران خجسته باد

نوشته شده در تاريخ برچسب:دهه فجر, توسط یک دوست |

از صلابت ملت و ارتش و سپاه ما

جاودانه شد از فروغ سحر پگاه ما

صبح آرزو دمیده از کرانه ها

شاخه های زندگی زده جوانه ها

این پیروزی خجسته باد این پیروزی

خجسته باد این مبارک بهار

به باغبان خجسته باد

خجسته باد این گل افشان دیار

به بلبلان خجسته باد

همیشه بادا وطن بر فراز

این پیروزی خجسته باد این پیروزی

نوبهار ما از کران زمین

پر شکوفه شد شاخه امید

خون هر شهید می دهد نوید

نوبت ظفر این زمان رسید

به کوری دیده دشمنان

شکسته شد سر اهریمنان

صبح پیروزی مبارک باد

این ستم سوزی مبارک باد

حافظ وطن تا خدای ماست

لطف ایزدی رهگشای ماست

در خط سیاه میوه امامدر شب خطر رهنمای ماست

به رغم آن دشمن خیره سر

وطن رها شد ز بیم و خطر

صبح پیروزی مبارک باد

این ستم سوزی مبارک باد

نوشته شده در تاريخ برچسب:دهه فجر, توسط یک دوست |

شعر 22 بهمن

نوشته شده در تاريخ برچسب:شعر, توسط یک دوست |

 

اندازه یک حبّه قند است
گاهی می افتد توی فنجانِ دلِ ما
حل می شود آرام آرام
بی آنکه اصلا ً ما بفهمیم
و روحمان سر می کشد آن را
آن چای شیرین را
شیطان زهرآگین ِدیرین را
آن وقت او
خون می شود در خانه تن
می چرخد و می گردد و می ماند آنجا
او می شود من...

طعم دهانم تلخ ِتلخ است
انگار سمی قطره قطره
رفته میان تاروپودم
این لکه ها چیست؟
بر روح ِ سرتاپا کبودم!
ای وای پیش از آنکه از این سم بمیرم
باید که از دست خودت دارو بگیرم
ای آنکه داروخانه ات
هر موقع باز است
من ناخوشم
داروی من راز و نیاز است
چشمان من ابر است و هی باران می آید
اما بگو
کِی می رود این درد و کِی درمان می آید؟

***
شب بود اما
صبح آمده این دوروبرها
این ردپای روشن اوست
این بال و پرها

***
لطفت برایم نسخه پیچید:
یک شیشه شربت، آسمان
یک قرص ِخورشید
یک استکان یاد خدا باید بنوشم
معجونی از نور و دعا باید بنوشم

نوشته شده در تاريخ برچسب:, توسط یک دوست |

نوشته شده در تاريخ برچسب:ائمه, توسط یک دوست |

 

 

ماه فرو ماند از جمال محمد                                                         سرو نرويد باعتدال محمد

 

قدر فلك را كمال و منزلتى نيست                                                در نظر قدر با كمال محمد

 

وعده ديدار هر كسى بقيامت                                                ليلة الاسرا شب وصال محمد

 

آدم ونوح و خليل و موسى عيسى                                          آمده مجموع در ظلال محمد

 

عرصه دنيا مجال همت او نيست                                              روز قيامت مگر مجال محمد

 

شمس و قمر در زمين حشر نتابند                                         نور نتابد مگر جمال محمد

 

وان همه پيرايه بست جنت فردوس                                        بو، كه قبولش كند بلال محمد

 

شايد اگر آفتاب و ماه نتابد                                                 پيش دو ابروى چون هلال محمد

 

چشم مرا تا بخواب ديد جمالش                                           خواب نمى گيرد از خيال محمد

 

«سعدى» اگر عاشقى كنى و جوانى                             عشق محمد بس است و آل محمد

 

 

 

نوشته شده در تاريخ برچسب:دانستنی های قرانی, توسط یک دوست |

 رسول خدا می فرماید: روزی جبرئیل امین بعد از نماز ظهر با همراهی70.000ملکه به حضور من شرفیاب شدند.جبرئیل گفت: یا محمد (صل الله علیه وآله وسلم) خداوند سلامت می رساند ودو هدیه برای شما فرستاده است. پیامبر گفت:آن دو هدیه چیست؟ جبرئیل گفت: هدیه اول: سه رکعت آخر نماز شب  که شفع و وتر می نامند و هدیه دوم: نمازهای واجب شبانه روز را جماعت خواندن؛  پیامبر از جبرئیل پرسید: ای جبرئیل ثواب امّت من که در نماز جماعت شرکت می کنند چیست؟  جبرئیل گفت: یا محمد(صل الله علیه وآله وسلم):

 

        اگردرنمازجماعت2  نفر  باشند خداوندبرای هر رکعت از نمازثواب150 نماز می نویسد.

اگر در نمازجماعت3نفر باشند خداوند برای هر رکعت از نمازشان ثواب600نماز می نویسد.

اگر در نمازجماعت4 نفر باشند خداوند برای هر رکعت از نمازشان ثواب1200نمازمی نویسند.

اگر در نمازجماعت5 نفر باشند خداوند برای هر رکعت از نمازشان ثواب2400نمازمی نویسند.

اگر در نمازجماعت6 نفر باشند خداوند برای هر رکعت از نمازشان ثواب 4800نمازمی نویسند.

اگر در نمازجماعت7 نفر باشند خداوند برای هر رکعت از نمازشان ثواب9600نمازمی نویسند.

اگر در نمازجماعت8 نفر باشند خداوند برای هر رکعت از نمازشان ثواب19200نمازمی نویسند.

اگر در نمازجماعت9نفر باشند خداوند برای هر رکعت از نمازشان ثواب36400نمازمی نویسند.

اگر در نمازجماعت10نفر باشند خداوند برای هر رکعت از نمازشان ثواب 72800می نویسند.

اگر در نماز جماعت بیش از 10 نفر باشند اگر آسمان ها همه به صورت کاغذ و دریاها به صورت مرکب برای نوشتن و درختان روی زمین به عنوان قلم و جن و انس و همه ملائکه آسمان ها نویسنده باشند قادر نیستند ثواب یک رکعت نماز را بنویسند.

بعد جبرئیل اضافه کرد یا محمد(صل الله علیه وآله وسلم):

تنها ثواب تکبیرة الاحرام نماز جماعت یک شخص مؤمن با امام جماعت بدست می آورد بهتر و بالاتر از ثواب000/60 حج و عمره و بهتر است از دنیا و سرمایه های دنیا بلکه بالاتر است از 000/70 برابر دنیا و سرمایه های آن.

یا محمد(صل الله علیه وآله وسلم) یک رکعت نماز جماعت که انسان مؤمن با امام انجام می دهد بهتر است از 000/100 دینار در راه خدا به مساکین دهد.

یا محمد (صل الله علیه وآله وسلم) یک سجده که انسان مؤمن با امام در نماز جماعت انجام دهد بهتر و بالاتر است از آزاد کردن 100 بنده در راه خداوند.

عروة الوثقی (فصل فی الجماعة) بهاء : صلوات بر محمد و آل مطهرش

نوشته شده در تاريخ برچسب:ائمه, توسط یک دوست |

مقدمه
تمام انسانها در زندگی خويش از فراز و نشيب برخوردارند و با مشکلات مختلفی مواجهند .افراد معمولا در برخورد با مشکل دچار ضعف و ناتوانی مي گردند و سعی مي کنند با کمک و راهنمايی درد آشنايان خود را از مهلکه نجات دهند و با يافتن " الگوها " در هر زمينه ای ، و سپس تبعيت از آن ، وظايف خويشتن را بخوبی  انجام دهند و مشکلات و دردهای خويش را تسکين بخشند . يکی از اين اسوه ها پيامبراکرم ( ص ) است که قرآن مجيد هم اين حضرت را ( 1 ) به همين نام معرفی مي فرمايد . بجز رسول خدا ( ص ) اگر به دنبال " الگوی " ديگر و جانشين برای آن حضرت باشيم ، به پيشوای بزرگی  همچون مولای متقيان حضرت علی ( ع ) خواهيم رسيد ، و چه زيباست که برای پذيرش اخلاق و رفتار حسنه ايشان ، زندگی پر فراز و نشيب و سراسر شگفتی آن حضرت را مرور کنيم . 
 

 

کيفيت ولادت
حضرت علی ( ع ) نخستين فرزند خانواده هاشمی  است که پدر و مادر او هر دوفرزند هاشم اند . پدرش ابوطالب فرزند عبدالمطلب فرزند هاشم بن عبدمناف است و مادر او فاطمه دختر اسد فرزند هاشم بن عبدمناف مي باشد . خاندان هاشمی از لحاخ فضائل اخلاقی و صفات عاليه انسانی در قبيله قريش و اين طايفه در طوايف عرب ، زبانزد خاص و عام بوده است . فتوت ، مروت ، شجاعت وبسياری از فضايل ديگر اختصاص به بني هاشم داشته است . يک از اين فضيلتها در مرتبه عالی در وجود مبارک حضرت علی ( ع )
موجود بوده است . فاطمه دختر اسد به هنگام درد زايمان راه مسجدالحرام را در پيش گرفت و خود را به ديوار کعبه نزديک ساخت و چنين گفت : " خداوندا ! به تو و پيامبران و کتابهايی که از طرف تو نازل شده اند و نيز به سخن جدم ابراهيم سازنده اين خانه ايمان راسخ دارم . پرودگارا ! به پاس احترام کسی که اين خانه را ساخت ، و به حق
( 2 ) " کودکی که در رحم من است ، تولد اين کودک را بر من آسان فرما ! لحظه ای نگذشت که ديوار جنوب شرقی کعبه در برابر ديدگان عباس بن عبدالمطلب و يزيد بن تعف شکافته شد . فاطمه وارد کعبه شد ، و ديوار به هم پيوست . فاطمه تا سه روز در شريفترين مکان گيتی مهمان خدا بود . و نوزاد خويش سه روز پس از سيزدهم رجب سي ام عام الفيل فاطمه ( 3 ) را به دنيا آورد . دختر اسد از همان شکاف ديوار که دوباره گشوده شده بود بيرون آمد و گفت : ( 4 )" پيامی از غيب شنيدم که نامش را " علی " بگذار . "

دوران کودکي
حضرت علی ( ع ) تا سه سالگی نزد پدر و مادرش بسر برد و از آنجا که خداوند مي خواست ايشان به کمالات بيشتری نائل آيد ، پيامبر اکرم ( ص ) وی را از بدو تولد تحت تربيت غير مستقيم خود قرار داد . تا آنکه ، خشکسالی  عجيبی در مکه واقع شد . ابوطالب عموی پيامبر ، با چند فرزند با هزينه سنگين زندگی روبرو شد . رسول اکرم ( ص ) با مشورت عموی خود عباس توافق کردند که هر يک از آنان فرزندی از ابوطالب را به نزد خود ببرند تا گشايشی  در کار ابوطالب باشد . عباس ، جعفر را و پيامبر ( ص ) ، ( 5 ) علی ( ع ) را به خانه خود بردند .
به اين طريق حضرت علی ( ع ) به طور کامل در کنار پيامبر قرار گرفت . علی ( ع ) آنچنان با پيامبر ( ص ) همراه بود ، حتی هرگاه پيامبر از شهر ( 6 )خارج مي شد و به کوه و بيابان مي رفت او را نيز همراه خود مي برد .
 

بعثت پيامبر ( ص ) و حضرت علی ( ع )
شکی نيست که سبقت در کارهای خير نوعی امتياز و فضيلت است . و خداونددر آيات بسياری  بندگانش را به انجام آنها ، و سبقت گرفتن بر يکديگر ( 7 )دعوت فرموده است . از فضايل حضرت علی ( ع ) است که او نخستين فرد ايمان آورنده به پيامبر ( ص ) باشند . ابن ابي الحديد در اين باره مي گويد : بدان که در ميان اکابر و بزرگان و متکلمين گروه " معتزله " اختلافی 
نيست که علي بن ابيطالب نخستين فردی است که به اسلام ايمان آورده و پيامبر خدا را تاييد کرده است .

حضرت علی ( ع ) نخستين ياور پيامبر ( ص )
پس از وحی خدا و برگزيده شدن حضرت محمد ( ص ) به پيامبری و سه سال دعوت مخفيانه ، سرانجام پيک وحی فرا رسيد و فرمان دعوت همگانی داده شد . در اين ميان تنها حضرتعلی ( ع ) مجری طرحهای پيامبر ( ص ) در دعوت الهيش و تنها همراه و دلسوز آن حضرت در ضيافتی بود که وی برای آشناکردن خويشاوندانش با اسلام و دعوتشان به دين خدا ترتيب داد . در همين ضيافت پيامبر ( ص ) از حاضران سؤوال کرد : چه کسی از شما مرا در اين راه کمک مي کند تا برادر و وصی و نماينده من در ميان شما باشد ؟ فقط علی ( ع ) پاسخ داد : ای پيامبر خدا ! من تو را در اين راه ياری مي کنم پيامبر ( ص ) بعد از سه بار تکرار سؤوال و شنيدن همان جواب فرمود : ای خويشاوندان و بستگان من ، بدانيد که علی ( ع ) برادر و وصی و خليفه پس از من در ميان شماست . از افتخارات ديگر حضرت علی ( ع ) اين است که با شجاعت کامل برای خنثی 
کردن توطئه مشرکان مبنی بر قتل رسول خدا ( ص ) در بستر ايشان خوابيد و زمينه هجرت پيامبر ( ص ) را آماده ساخت .

حضرت علی ( ع ) بعد از هجرت
بعد از هجرت حضرت علی ( ع ) و پيامبر ( ص ) به مدينه دو نمونه ازفضايل علی ( ع ) را بيان مي نمائيم :
1 - جانبازی و فداکاری در ميدان جهاد : حضور وی در 26 غزوه از 27غزوه پيامبر ( ص ) و شرکت در سريه های مختلف از افتخارات و فضايل آن حضرت است .
2 - ضبط و کتابت وحی ( قرآن ) کتابت وحی و تنظيم بسياری  از اسناد تاريخی و سياسی و نوشتن نامه های تبليغی  و دعوتی  از کارهای حساس و پرارج امام ( ع ) بود . ايشان آيات قرآن چه مکی و چه مدنی ، را ضبط مي کرد . به همين علت است که وی را از کاتبان وحی 
و حافظان قرآن به شمار مي آورند . در اين دوران بود که پيامبر ( ص ) فرمان اخوت و برادری مسلمانان را صادر فرمود و با حضرت علی  ( ع ) پيمان برادری و اخوت بست و به حضرت علی ( ع ) فرمود :
" تو برادر من در اين جهان و سرای ديگر هستی . به خدايی که مرا به حق برانگيخته است ...
تو را به برادری خود انتخاب مي کنم ، اخوتی که دامنه آن هر دو جهان ( 8 )را فرا گيرد . "

حضرت علی ( ع ) داماد رسول اکرم ( ص )
عمر و ابوبکر با مشورت با سعد معاذ رئيس قبيله اوس دريافتند جزعلی ( ع ) کسی  شايستگی زهرا ( س ) را ندارد . لذا هنگامی که علی ( ع )
در ميان نخلهای  باغ يکی از انصار مشغول آبياری بود موضوع را با ايشان در ميان نهادند و ايشان فرمود :
دختر پيامبر ( ص ) مورد ميل و علاقه من است . و به سوی خانه رسول به راه افتاد .
وقتی به حضور رسول اکرم ( ص ) رسيد ، عظمت محضر پيامبر ( ص ) مانع از آن شد که سخنی بگويد ، تا اينکه رسول اکرم ( ص ) علت رجوع ايشان را جويا
شد و حضرت علی ( ع ) با تکيه به فضايل و تقوا و سوابق درخشان خود در اسلام فرمود :
" آيا صلاح مي دانيد که فاطمه را در عقد من درآوريد ؟ " پس از موافقت حضرت زهرا ( س ) آن حضرت به دامادی رسول اکرم ( ص ) نائل آمدند .

غدير خم
پيامبر ( ص ) بعد از اتمام مراسم حج در آخرين سال عمر پربرکتش درراه برگشت در محلی  به نام غديرخم در نزديکی جحفه دستور توقف داد ، زيرا
پيک وحی  فرمان داده بود که پيامبر ( ص ) بايد رسالتش را به اتمام ( 9 )برساند .
پس از نماز ظهر پيامبر ( ص ) بر بالای منبری از جهاز شتران رفت و فرمود :
" ای مردم ! نزديک است که من دعوت حق را لبيک گويم و از ميان
شما بروم درباره من چه فکر مي کنيد ؟ "
مردم گفتند : " گواهی مي دهيم که تو آيين خدا را تبليغ مي کردی "
پيامبر فرمود : " آيا شما گواهی نمي دهيد که جز خدای يگانه ، خدايی نيست
و محمد بنده خدا و پيامبر اوست ؟ "
مردم گفتند : " آری ، گواهی مي دهيم . "
سپس پيامبر ( ص ) دست حضرت علی ( ع ) را بالا گرفت و فرمود :
" ای مردم ! در نزد مؤمنان سزاوارتر از خودشان کيست ؟ "
مردم گفتند : " خداوند و پيامبر او بهتر مي دانند . "
سپس پيامبر فرموند :
" ای مردم ! هر کس من مولا و رهبر او هستم ، علی هم مولا و رهبر اوست . "
و اين جمله را سه بار تکرار فرمودند .
بعد مردم اين انتخاب را به حضرت علی ( ع ) تبريک گفتند و با وی بيعت
نمودند .

حضرت علی ( ع ) بعد از رحلت رسول اکرم ( ص )
پس از رحلت رسول اکرم ( ص ) به علت شرايط خاصی که بوجود آمده بود ،حضرت علی  ( ع ) از صحنه اجتماع کناره گرفت و سکوت اختيار کرد.
نه در جهادی شرکت مي کرد و نه در اجتماع به طور رسمی سخن مي گفت . شمشير در نيام کرد و به وظايف فردی و سازندگی افراد مي پرداخت .
فعاليتهای  امام در اين دوران به طور خلاصه اينگونه است :
1 - عبادت خدا آنهم در شان حضرت علی ( ع )
2 - تفسير قرآن و حل مسائل دينی و فتوای حکم حوادثی که در طول 23سال
زندگی پيامبر ( ص ) مشابه نداشت .
3 - پاسخ به پرسشهای دانشمندان ملل و شهرهای ديگر .
4 - بيان حکم بسياری از رويدادهای نوظهور که در اسلام سابقه نداشت .
5 - حل مسائل هنگامی  که دستگاه خلافت در مسائل سياسی و پاره ای از مشکلات
با بن بست روبرو مي شد .
6 - تربيت و پرورش گروهی که از ضمير پاک و روح آماده ، برای سير و سلوک
برخوردار هستند .
7 - کار و کوشش برای  تامين زندگی بسياری از بينوايان و درماندگان تا آنجا
که با دست خويش باغ احداث مي کرد و قنات استخراج مي نمود و سپس آنها را
در راه خدا وقف مي نمود .

خلافت حضرت علی ( ع )
در زمان خلافت حضرت علی ( ع ) جنگهای فراوانی  رخ داد از جمله صفين ، جمل و نهروان که هر يک پيامدهای خاصی به دنبال داشت .

شهادت امام علی ( ع )
بعد از جنگ نهروان و سرکوب خوارج برخی از خوارج از جمله عبدالرحمان بن ملجم مرادی ، و برک بن عبدالله تميمی و عمروبن بکر تميمی در يکی از شبها
گرد هم آمدند و اوضاع آن روز و خونريزي ها و جنگهای داخلی را بررسی کردند و از نهروان و کشتگان خود ياد کردند و سرانجام به اين نتيجه رسيدند که
باعث اين خونريزی  و برادرکشی حضرت علی ( ع ) و معاويه و عمروعاص است . و اگر اين سه نفر از ميان برداشته شوند ، مسلمانان تکليف خود را
خواهنددانست . سپس با هم پيمان بستند که هر يک از آنان متعهد کشتن يکی از سه نفر گردد .
ابن ملجم متعهد قتل امام علی ( ع ) شد و در شب نوزدهم ماه رمضان همراه چند نفر در مسجد کوفه نشستند . آن شب حضرت علی ( ع ) در خانه دخترش
مهمان بودند و از واقعه صبح با خبر بودند ، وقتی موضوع را با دخترش در ميان نهاد ، ام کلثوم گفت : فردا جعده را به مسجد بفرستيد .
حضرت علی ( ع ) فرمود : از قضای الهی نمي توان گريخت . آنگاه کمربند خود را محکم بست و در حالی که اين دو بيت را زمزمه مي کرد عازم مسجد شد .
کمر خود را برای مرگ محکم ببند ، زيرا مرگ تو را ملاقات خواهدکرد .
و از مرگ ، آنگاه که به سرای تو درآيد ( 10 ) . جزع و فرياد مکن
ابن ملجم ، در حالی  که حضرت علی ( ع ) در سجده بودند ، ضربتی بر فرق مبارک خون از سر حضرتش در محراب جاری شد و محاسن ( 11 ) آن حضرت وارد ساخت .
شريفش را رنگين کرد . در اين حال آن حضرت فرمود : " فزت و رب الکعبه " به خدای کعبه سوگند که رستگار شدم سپس آيه 55سوره
طه را تلاوت فرمود :
" شما را از خاک آفريديم و در آن بازتان مي گردانيم و بار ديگر از آن
( 12 ) بيرونتان مي آوريم .
حضرت علی ( ع ) در واپسين لحظات زندگی نيز به فکر صلاح و سعادت مردم بود و به فرزندان و بستگان و تمام مسلمانان چنين وصيت فرمود :
" شما را به پرهيزکاری  سفارش مي کنم و به اينکه کارهای خود را منظم کنيد و اينکه همواره در فکر اصلاح بين مسلمانان باشيد .
يتيمان را فراموش نکنيد ، حقوق همسايگان را مراعات کنيد . قرآن را برنامه ی عملی خود قرار دهيد .
نماز را بسيار گرامی بداريد که ستون دين شماست . حضرت علی  ( ع ) در 21ماه رمضان به شهادت رسيد و در نجف اشرف به خاک
سپرده شد ، و مزارش ميعادگاه عاشقان حق و حقيقت شد .


- سوره احزاب ، آيه 21. ( 1 )
- فروغ ولايت ، ص 35( کشف الغمه ، ج 1 ، ص 90) . ( 2 )
- آفتاب ولايت ، ص 19( الخرائج و الجرائح ، ج 1 ، ص 171، ش 1 ) . ( 3 )
- آفتاب ولايت ، ص 19( بحارالانوار ، ج 35، ص 18) . ( 4 )
- فروغ ولايت ، ص 37( سيره ابن هشام ، ج 1 ، ص 236) . ( 5 )
- فروغ ولايت ، ص 38 ( 6 )
- آفتاب ولايت ، ص 131( سوره بقره ، آيه 148) . ( 7 )
- فروغ ولايت ، ص 86( مستدرک حاکم ، ج 3 ، ص 14، استيعاب ، ج 3 ، ( 8 )
ص 35)
- فروغ ولايت ، ص 141( سوره مائده ، آيه 67) ( 9 )
- فروغ ولايت ، ص 697 ( 10 )
- فروغ ولايت ، ص 697( بحارالانوار ، نقل از مالی ، ج 9 ، ص 650) ( 11)
- فروغ ولايت ، ص 697 ( 12 )

نوشته شده در تاريخ برچسب:ائمه, توسط یک دوست |

براي كمال توبه و تماميت آن نيز شرايطي چند است و كسي كه خواهد توبه ي او به سر حد

كمال باشد و زنگ معصيتي كه كرده بالمّره از آيينه دل او زدوده شود بايد بعد از تلافي و تدارك

هر معصيتي به دوام ندامت و قضاي عبادت و اداي مظالم پيوسته بر حال خود گريان و هميشه

متألم و محزون باشد؛وبه ازاي آن معصيت نفس خود را به زحمت بيندازد و رياضت دهد ودر اكل

و شرب تقليل نمايد.

مروي است كه :((شخصي در خدمت حضرت علي (ع)گفت:((استغفرالله)).آن حضرت فرمود:

مادرت بر تو بگريد آيا مي داني حقيقت استغفار چيست؟!به درستي كه استغفار درجه ي عليين است.

و بر مجموع شش معني مي شود:

 اول:پشيماني بر گذشته.

دوم:عزم بر ترك گناه در مدةالعمر.

سوم:أدا كردن حقوق مردم.

چهارم:قضا كردن هر واجبي كه فوت شده.

پنجم:گداختن هر گوشتي حرام روييده به حزن و الم،تا پوست به استخوان چسبد و گوشت تازه برويد.

ششم:الم و زحمت طاعت و عبادت به بدن چشانيدن به ازاي آنچه از شيريني معصيت چشيده.چون

كسي اين شش امر را به جا آورد بگويد:((استغفرالله)).

مراد حضرت در اينجا،استغفار كامل است.ومراد آن نيست كه استغفار كردن بدون مجموع اين شش امر

لغو و بي فايده است؛زيرا شكي نيست كه تلفظ به كلمه ي ((استغفرالله))از روي اخلاص با فهميدن معني

آن نيز موجب تخفيف عذاب است.بلكه گفتن آن از براي ثواب اگرچه معني آن را نفهمد خالي از ثواب

نيست.همچنان كه بسياري از عوام مي گويند.

از حضرت امام جعفر صادق(ع)مروي است كه:((توبه،((حبل الله))و((مددعنايت))اوست و لابد است از

مداومت آن.و از براي هر طايفه از بندگان توبه اي است.تا اينكه فرمودند كه:اما توبه طايفه عوام آن است

كه باطن خود را از گناهان بشويد به آب حسرت و اعتراف به گناه و پشيماني بر گذشته و ترسناك بودن بر

آنكه ديگر مثل آن از براي او صادر شود.وبايد گناهان را سهل و حقير نشمارد و دايم بر تقصيرات خود در

بندگي خداگريان و متأسف باشد.و خود را از شهوت هاي نفسانيه محافظت نمايد و استغاثه به خدا نمايد

كه او را اعانت فرمايد بر وفاي به توبه و محافظت كند او را از عود به گناه و رياضت دهد نفس خود را به

عبادت و مجاهده و واجباتي كه از او فوت شده قضا نمايد و ستمي كه بر كسي كرده تدارك آن كند و آنچه

از حقوق مردمان در ذمه او باشد ادا كند و از هم صحبتان بد اجتناب نمايد و شبها را به بيداري به صبح

رساند و روزها را به تشنگي روزه به شب آورد و هميشه در عاقبت كار خود تفكر نمايد و از خدا استعانت

جويد كه در حالت وسعت و شادي و زمان سختي و بدحالي او را بر جاده شريعت مستقيم و ثابت بدارد و

در بلاها و مصيبتها صبر كند تا از درجه توبه كنندگان ساقط نشود و چون چنين كند از گناهان خود پاك و

عمل او زياد و درجات او بلند مي گردد.))

و از جمله شرايط توبه آن است كه:سعي نمايد كه آثار كدورت و ظلمت كه از گناهان بردل او مجتمع شود

به نور طاعت محو كند؛زيرا هر شهوت و معصيتي كه از انسان صادر مي شود از آن ظلمت و تيرگي بر دل

مي نشيند و چون بسيار شد دل زنگ مي گيرد و اگر زنگ بسيار بر روي هم جمع شود دل او فاسد مي

كند و ديگر قابل اصلاح و صفا نمي شود.پس كسي كه توبه مي كند بايد آثار گناهان گذشته را از دل خود

محو كند و محو آنها به طاعات و عبادات مي شود؛زيرا همچنان كه به سبب معصيت ،ظلمت و كدورت به

سراچه ي دل مي رسد همچنين از عبادات نوري در آن حاصل مي شود و به واسطه ي آن نور ظلمت

معاصي زدوده مي گردد. همچنان كه حضرت پيغمبر(ص) فرمود كه :((در عقب هر گناهي عبادت كن تا آن

را محو كند.))

بنابراين بايد توبه كار نفس خود را بر طاعات و تكاليفي كه مخالف با معاصي است ملزم نمايد تا

اثرمعصيت را بزدايد؛زيرا دفع هر مرضي به ضدّ آن مي شود.پس اگر در مجامع لهو و لعب غنا شنيده باشد

كفاره ي آن را به شنيدن قرآن و مواعظ و احاديث و نشستن در مساجد و امثال آن جبران كند،و كفاره ي

شرب خمر را رياضت نفس و تشنگي تحمل نمايد،و كفاره ي خوردن چيز حرام را بعد از تصدق قيمت آن

روزه داشتن و به كم خوردن قناعت كند،و همچنين هر چيزي را به مناسب آن معالجه كند تا اثر آن گناه

محو شود و اگرچه دفع آن به عبادت ديگر غير مناسب هم ممكن است ليكن معالجه مناسب زودتر اثر مي

كند.

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد

.: Weblog Themes By LoxBlog :.