ملکوت
نوشته شده در تاريخ برچسب:تاریخی, توسط یک دوست |

 در واقع با پیروزی انقلاب اسلامی و پژواک پیام‌های آن بود که در دنیای اسلام زلزله‌ای سیاسی رخ داد.چنانکه نخستین موج آن را جهان در قالب اوج‌گیری مقاومت اسلامی در فلسطین و لبنان شاهد بود.

نهادینه شدن تدریجی بیداری اسلامی نه تنها سبب آزادی جنوب لبنان و شکل‌‌گیری انتفاضه‌های اول و دوم فلسطین بود که در نتیجه تعمیق این بیداری پیروزی حزب‌الله لبنان در نبرد 33 روزه و مقاومت حماسی مردم غزه در نبرد 22 روزه و در مصافی نابرابر رقم خورد و اکنون چند ماهی است که برخی کشورهای اسلامی شاهد موج‌ دیگر همان بیداری اسلامی هستند.

باوجود تلاش برخی کشورهای منطقه و اروپا و امریکا برای نامرتبط دانستن بیداری اسلامی با بازتاب انقلاب اسلامی، مراجعه به خواست‌ها و مطالبات مردم کشورهای مصر، تونس، بحرین، یمن و لیبی از جمله برگزاری نماز‌های جمعه و شعارهای الله اکبر مبین آن است که نقش انقلاب اسلامی در سه دهه گذشته در شکل‌گیری دور جدید بیداری اسلامی را نمی‌توان نادیده گرفت.

اما بیداری امروزه ابعاد فراگیرتری پیدا کرده است. در جبهه‌‌ای دیگر کشورهای عضو جنبش عدم تعهد با تأثیرپذیری از مقاومت ایران در برابر فشارهای امریکا و برخی دول اروپا در حوزه دستیابی به دانش و فناوری هسته‌ای صلح‌آمیز موجی از بیداری هسته‌ای را شکل داده‌اند که علائم آن در مواضع و دیدگاه‌های آنها در حمایت از فعالیت هسته‌ای صلح آمیز ایران و همین طور مخالفت با زیاده‌طلبی‌های برخی اعضای کلوپ هسته‌ای در نشست‌های بازنگری NPT که هر روز پررنگ‌تر می‌شود. در این میان استقبال کشورهای در حال

توسعه از دو نشست بین‌المللی خلع سلاح و عدم اشاعه در تهران که به ترتیب در فروردین ماه سال 89 و 22 و 23 خرداد ماه سال جاری برگزار شد نشان می‌دهد بیداری هسته‌ا‌ی نیز در حال نهادینه شدن است.

بیداری هسته‌ای که از مقاومت ملت ایران بر سر مطالبات هسته‌ای صلح‌آمیز‌شان نشأت گرفته است.نه تنها اعضای آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و معاهده NPT را نسبت به استانداردهای دوگانه در عرصه هسته‌ای حساس ساخته است که در سال‌های اخیر سبب مقاومت سازمان‌یافته گروه نم در برابر آپارتاید هسته‌ای و تأکید آنها بر ضرورت بازنگری در ساختار آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به ویژه شورای حکام و درخواست مکرر برای اجرای ماده 6 معاهده NPT و خلع سلاح هسته‌ای در جهان شده است.

به نظر می‌رسد نقش و جایگاه ایران در بیداری فراگیر بین کشورهای در حال توسعه به ویژه در دو حوزه بیداری اسلامی در برخی کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی و بیداری هسته‌ای بین اعضای آژانس بین‌المللی انرژی اتمی چنان پررنگ و کلیدی است که حتی تحلیل‌گران کشورهای اروپا و امریکا نیز هر از گاهی به آن اذعان داشته، با وجود فشارهای سیاسی و تبلیغات یک سویه برای نادیده گرفتن آن، به صراحت اعلام می‌کنند سرمنشأ بسیاری از این رخدادها و مطالبات، انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران است.

 اما نکته مهم‌تر اینکه آیا ایران توانسته از این سرمایه عظیم بهره‌لازم را ببرد و اجازه ندهد برخی کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای این خیزش‌عظیم ملت‌های اسلامی و در حال توسعه را به نام و به نفع خود مصادره نکنند؟

به نظر می‌رسد برای جلوگیری از مصادره چنین سرمایه عظیمی پیوند و هماهنگی سه ضلع مثلث دیپلماسی رسمی، دیپلماسی رسانه‌ای و دیپلماسی فرهنگی بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد و هرگونه تعلل و جزیره‌ای عمل کردن سبب خواهد شد میوه‌های درخت پربار برآمده از انقلاب اسلامی و مقاومت دیرینه ملت ایران را سایرین بچینند کما اینکه دیپلماسی فشرده و تبلیغات پرحجم به دنبال میوه‌چینی بیداری فراگیر هستند و در این راه می‌کوشند برخی کشورهای منطقه را به عنوان مدل و الگوی رقیب یا آلترناتیو معرفی کنند.

مقابله و خنثی‌سازی چنین ترفند‌ها تنها در گرو تدابیر هوشمندانه و هماهنگی سه ضلع دیپلماسی است. افزون بر این رایزنی‌ با کشورهای همسو عامل دیگری است که می‌تواند نقش و جایگاه محوری ایران به عنوان قدرتی منطقه‌ای با پتانسیل اثرگذاری فرامنطقه‌ای را برجسته‌تر سازد و بدین ترتیب به افکار عمومی جهان توجه دهد انرژی انقلاب اسلامی در استمرار بیداری فراگیر همچنان جوشان است


.: Weblog Themes By LoxBlog :.