لذا باید گفت که میزان تاثیرگذاری بر همه جوامع اسلامی یکسان و یکنواخت نبوده، بلکه با توجه به اوضاع خاص هر منطقه و قرابت های فکری و فرهنگی و جغرافیایی، درجه تاثیر ان متفاوت میباشد.

انقلاب اسلامی ایران بدلیل جذابیت شعارها، اهداف،روشها، محتوا، نتایج و سابقه مشترک دینی و تاریخی و شرایط محیط منطقه و بین المللی پدیدهای تاثیرگذار در جهان اسلام بود. ودر مجموع تاثیر ان بر سایرین از گرایشها و پذیرش ارزشها و ارمانهای انقلاب تا الگوبرداری شیوه هاو روشهای اتخاذ شده، از جمله گسترش تظاهرات عمومی علیه نظامهای حاکم در نوسان بوده و موجبات تهدید انها را بوجود اورده است.

نهضت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) اوج اسلام گرایی اسلامی است که دیگر جنبشهای اسلامی در سراسر جهان تحت تاثیر موفقیت ایشان در تاسیس جمهوری اسلامی توانا شدند. تفکر و طرح امام راحل در واقع تلفیقی از هویت و توسعه بود. در حالی که رهبران پیشین جنبش بیداری اسلامی چون سیدجمال به دنبال توسعه و تجدد بودند و برخی هم بصورت کمرنگی بر هویت تاکید می کردند. امام خمینی همان گونه که به دنبال احیای هویت اسلامی بودند، توسعه نیز در گفتمان وی از جایگاه ویژه ای برخوردار بود، توسعه ای که در چارچوب هویت اسلامی تعریف می شد. نظریه سیاسی امام منحصرا در قالب و شکل اسلامی مطرح می شد و همین امر موقعیت و ویژگی ممتازی به امام خمینی در جنبش اسلام گرایی در جهان اسلام می دهد.(علی اکبر ولایتی با اندکی تغییر).

انقلاب اسلامی ایران،به رهبری امام خمینی، در تولد و تحرک بسیاری از جنبش های اسلامی در جهان نقش داشته است. افول قوم گرایی، ناسیونالیسم،لائیسیسم، راه را برای حضور قدرتمندانه اسلام گرایی در منطقه مهیا کرد و انقلاب اسلامی و اندیشه های امام خمینی هم تاثیر فراوانی در این روند گذاشت. در میان رهبران بیداری اسلامی در جهان عرب، اندیشه های سیدقطب تا حدی به اندیشه های امام نزدیک بود."ایت الله خمینی و سیدقطب هر دو راه حل نهایی مسائل را در راهی می دیدند که برای فهم اسلام داشتند. هر دو جهان را به صورت تقابل ما و ان ها در نظر می گرفتند. ایت الله خمینی دو قطب این تقابل را مستضعف و مستکبر می نامید و سید قطب ان دو را جاهلیت و اسلام؛ هر دو از بخشهای جهان که نظام اسلامی بر ان حاکم نیست – و در این جا ان بخشهایی را نیز که رفتار دینی بر ان ها حاکم نیست به ان دسته اضافه کنیم- قلمرو جاهلیت و استکبار دانسته اند". در نظر اندیشمدانی چون امام و سید قطب، اسلام هم دین است و هم دولت و ارزشها والگوهایرفتاری غرب نمی تواند با ارزشهای اسلامی سازگار باشد.(همان)

جهت پرداختن به تاثیرگذاری انقلاب اسلامی در میان کشورهای مختلف، میتوان انها بر پنج منطقه تقسیم و به نقش انها پرداخت:

1-    جنوب شرق اسیا:

-         مالزی و اندونزی

-         فیلیین

2-    شبه قاره هند:

-         افغانستان

-         پاکستان

-         هند

-         کشمیر

-         بنگلادش

3-    اسیای مرکزی، قفقاز و ترکیه:

-         اسیای مرکزی و قفقاز

-         ترکیه

4-    افریقا:

-         مصر

-         تونس

-         الجزایر

-         سودان

-         مراکش

5-    خاورمیانه:

-         عراق

-         افغانستان

-         بحرین

-         کویت

-         فلسطین

-         لبنان

بررسی تاثیرانقلاب اسلامی ایران در بیداری جهان اسلام(برخی از کشورهای خاورمیانه)

1-    فلسطین

الف- وعده ازادی قدس بوسیله رهبران عرب(نمونه اش جنگهای اعراب و اسرائیل)

با عنایت به جنگهای صورت گرفته مابین اعراب و اسرائیل (در سالهای 1948 – 1967 -1971-1973 وجنگ 33روزه لبنان و 22روزه غزه)؛ نتیجه اش این شد که رهبران نسل اول اعراب نتوانسته اند به وعده های خود عمل کنند وبی کفایتی خود را ثابت کردند.نشان دادند علیرغم ادعاهای خود، پوچ و همدست با اسرائیل و امریکا میباشند.

ب- گروهها و سازمانهای سیاسی(دولت خودگردان)

بعلت نا امیدی از رهبران عرب و تشکیل سازمان معروف فتح

ج- انتفاضه اول و دوم و سوم

نتیجه 2 بند بالا این شد که در مردم ناامیدی ایجاد شد و نهایتا خود مردم به صحنه امدند و این نماد انقلاب اسلامی ایران است که بعنوان الگوگیری از ان استفاده کردند.

د- شکست اسرائیل در حمله 22 روزه به غزه

2-    لبنان

اشغال جنوب لبنان در ژوئن 1982(1361)توسط اسرائیل

- تشکیل حزب ا...

- ازادی جنوب لبنان در سال 2000 م توسط حزب ا.. بعد از 18 سال اشغال.

– شکست اسرائیل در سال 2006 م در جنگ 33 روزه

3-    عراق :

-         پرو ژه دولت سازی با نام دولت سرمشق

پرو ژه دولت سازی با نام دولت سرمشق را اغاز کردند که مورد حمایت غرب بوده و برای سایر دولتها الگو باشد. در عمل مشاهده شد که نتوانستند و نتیجه، حاکم شدن تفکر شیعه شد.

4-    افغانستان:

الف- ظهور مجدد طالبان

ب- گسترش سفره ناامنی به پاکستان

علیرغم لشگرکشی به منطقه نتوانستند طالبان را از بین ببرند بلکه ناامنی به پاکستان کشیده شد.

5-    ترکیه:

-         جدایی ترکیه از اروپا و غرب و اسرائیل و گرایش به جهان اسلام

ترکیه که به عنوان حیات خلوت غرب و اسرائیل بود و مانورهای مشترکی را با اندو اجرا میکرد امروزه شاهد از دست رفتن حیات خلوتشان هستیم و این را در کنفرانس جهانی و در مراسم روز عاشورا از ترکها مشاهده کردیم6-    قیام های اخیر در کشورهای عربی نظیر تونس؛ مصر،  الجزایر، عربستان، کویت، بحرین، لیبی، موریتانی، اردن، مراکش، یمن و...

بهتر است در اینجا به ویژگیهای مشترکِ سه گانه حکام عرب که با قیامهای مردمی روبرو شدند نیز اشاره کوتاهی گردد.

1-    غرب گرایی   2- فساد  3- ضدیت با اسلام

مشکلات سه گانه قیام های اخیر که نتیجه بخشی انها را با تردید مواجه کرده است.

1-    فقدان یک رهبر مشخص(راشد الغنوشی در تونس بان صورت لازم شناخته شده نیست و تاکنون نتوانسته نقش ایفا کند)

2-    فقدان ساختار و تشکیلات گروه معارض و جایگزین (گروه النهضه ظرفیت چندانی در تونس ندارد ولی اخوان المسلمین تا حدودی دارد)

عدم شفافیت ایدئولوژی و اندیشه جایگزین (مردم شعار اسلامی میدهند ولی رهبر و امام دینی وجود ندارد و رهبرانشان نوعا تکنوکرات هستند).

اما امروزه می بینیم رهبرانی در میان عرب عرب وجود دارد که از انها با نام رهبران نسل دوم نام میبریم.  رهبران نسل دوم عربی که ظرفیت رهبری جهان عرب و قیامهای کنونی را دارندهمچون سید بزرگوار سید حسن نصراله – خالد مشعل – اسماعیل هنیه و رمضان عبداله... و اینان نیز ویزگی هایی دارند که انها را از رهبران نسل اول متمایز میکند.

ویژگی این رهبران  نسل دومی عبارتست از :

 1-اسلام گرایی 2- استکبارستیزی  3- مردمی بودن

البته باید اشاره کرد که رهبران نسل اولی عربها گرایش ناسیونالیستی و سوسیالیستی داشتند مانند حافظ اسد- جمال عبدالناصر- یاسر عرفات- قذافی- بن بلا.

چالش های پیچیده غرب در جهان عرب از عصر فروپاشی عثمانی تاکنون:(مشکل غرب در رابطه با رهبران عرب)

1-    رهبران غرب گرا و وابسته در جهان عرب بیش از همیشه متزلزل، فرسوده، فاسد و ناکارامد شده اند.

2-    غرب با بیداری گسترده مردمی در سطح جهان عرب مواجه است.

3-    مردم جهان عرب یک تحقیر تاریخی صدساله را بدست غربیان تجربه کرده اند، که محصول ان علاوه بر استثمار، استبداد، جنگ و اشغال، غده سرطانی اسرائیل در قلب جهان عرب است(تحقیر تاریخی و بغض انباشته شده در جهان عرب)

4-    ناتوانی غرب در تربیت رهبران جوان خوشنام، تازه نفس و مردمی، برای جهان عرب(فقدان الترناتیو مناسب یعنی جایگزین).

5-    مشکل اساسی درون تمدنی خود غرب(از دست دادن الهام بخشی تمدن غرب) بعلت رکود اقتصادی، نقض حقوق بشر و.... و وجود رهبران فاسدی چون برلوسکونی (ایتالیا)، ساری کوزی (فرانسه)و ...

تدبیر نهایی و کنونی غرب: ایجاد تاخیر در تغییرات سیاسی اعراب و کنترل صحنه و نزدیکی به طرفهای پیروز ودر جاهایی سرکوب جهت عبرت برای بقیه .                                                   پایان