دفاع و گذشت
همان طور که یک فرد انسان، در زندگی خود شیفته خوشی و سعادت حیات است و فعالیت خود را در راه جلب آن به مصرف می رساند و در عین حال، از هر سوی با خطرهای بی شمار تهدید می شود که برخی از آن ها اصل وجود و برخی سعادت و خوشی زندگی وی را هدف قرار داده اند و ناگزیر به دفع آن ها باید پرداخت و در برابر آن ها مقاومت باید نمود، در آفرینش انسان نیز همین دو مرحله جذب و دفع پیش بینی شده و تجهیزات مناسبی در ساختمان وجودش به عمل آمده است.
همچنین جامعه، منافع و جودی (ای) دارد که باید جلب و تامین شود و در معرض خطرهایی قرار دارد که در هر حال باید در برابر آن ها ایستادگی کرد و از مقدسات زندگی دفاع نمود. کسی که در صدد از میان بردن جان افراد است یا سرنگون ساختن پرچم استقلال یا کشتن آزادی ایشان را وجهه هدف خود داده، دشمن جامعه است، فقر و ضعف ایمان و نادانی، دشمن جامعه است و کسی که به جامعه خود - یعنی به سعادت زندگی خود، یعنی به واقعیت انسانی خود - پای بند است، باید در برابر دشمنان خطرناک به دفاع پردازد.
|
از خود گذشتگی ولی در روش های غیردینی - که زندگی انسان را به همین زندگی چند روزه گذران این جهان منحصر می دانند - هرگز نمی توان گفت: انسان، پس از مرگ زنده می باشد یا سعادت و نیک بختی به دست می آورد، جز این که از راه پندار و خرافه به وی تلقین شود که کسی که در راه وطن یا مقدسات ملی - مثلا - کشته شود، نام وی در فهرست جانبازان و از خود گذشتگان ملت، درج و در صحیفه تاریخ با خطوط طلایی نوشته می شود و برای همیشه زنده و جاوید خواهد بود. تمجید و تقدیسی که در اسلام از شهادت و کشته شدن در راه خدا شده از هیچ عمل صالحی به عمل نیامده، پیغمبر اکرم (ص) می فرماید: بالاتر از هر نیکوکاری نیکوکاری دیگری هست، تا برسد به شهادت که بالاتر از آن نیکوکاری نیست (کافی2: 348، ح4). مسلمانان صدر اسلام از پیغمبر اکرم (ص) درخواست استغفار می کردند و در اثر دعای آن حضرت، به درجه رفیع شهادت نایل می شدند و به کسانی که با شهادت از دنیا می رفتند برای این که زنده است و نمرده، گریه نمی کردند. بخشش و بذل مال 1- در زندگی، تنها سعادت و نیک بختی و آسودگی خود را می خواهند و به زندگی فردی معتقدند، با این که فطرت انسان، زندگی اجتماعی را برای ما زندگی معرفی می نماید و زندگی فردی - از هر راه که باشد - محکوم به شکست است. 2- با نشان دادن قدرت به دیگران، خضوع مستمندان و بی نوایان را به خود جلب می نمایند و با این که به درد دردمندان نمی رسند آنان را پیوسته در حال کرنش نگه داشته، برده می گیرند و روح بت پرستی را زنده می دارند و در نتیجه، هر گونه شهامت و شجاعت و علو طبع و افتخارات انسانی از جامعه رخت می بندد. 3- گذشته از این که خودشان عواطف پاک مهر و مودت و انسان دوستی و دل سوزی و خیرخواهی را زیر پا می گذارند، انواع جرم و خیانت و هر گونه پستی و رذالت را در جامعه ترویج می نمایند، زیرا قوی ترین عامل طبیعی جنایت و جرم - مانند بدگویی و بی عفتی و دزدی و راه زنی و آدم کشی - فقر و فاقه ای است که در طبقه نیازمند است و خشم و کینه و حس انتقامی است که از توانگران در دل گرفتاران و پریشانان جای گیر می شود و توانگران بخیل و لئیم، دامن بر آن می زنند. از این جا است که مرد بخیل در جامعه به حسب حقیقت، دشمن شماره یک جامعه است و در هر حال، گرفتار خشم و پاداش سخت خدای جهان و نفرت جهانیان خواهد بود. در قرآن کریم، آیات بسیاری در نکوهش و مذمت رذیله بخل و امساک و بالعکس، در مدح صفت جود و سخا و انفاق در راه خدا و دست گیری بی نوایان و مستمندان، وارد است. خدای متعال در کلام خود، وعده می دهد که مالی را که مورد انفاق قرار می گیرد، یک به ده و در مواردی تا هفتاد و تا به هفت صد و بیش تر مضاعف نموده، به انفاق کننده برگرداند. و به تجربه نیز ثابت شده کسانی که دست باز دارند و جوانمردانه از نیازمندان دست گیری می کنند و نواقص جامعه انسانی را تکمیل می نمایند، روز به روز به ثروت و نعمتشان افزوده می شود. کار گره گشا نشود در زمانه بند*** هرگز کسی ندید در انگشت شانه بند و اگر اتفاقا روزی به سختی بیفتد، همه دل ها همراه ایشان است و دست گیری که از دیگران کرده اند به صورت دسته جمعی به سوی خودشان برمی گردد. و گذشته از این که با کردار خوب خود، مانند یک انسان شریف، وجدان خود را آرامش بخشیده اند و ندای آسمانی را نسبت به حقوق واجبه و مندوبه اجابت نموده اند و عواطف پاک انسانیت را از رافت و شفقت و انسان دوستی و خیرخواهی به کار انداخته و محبوبیت عمومی و احترامی بی شایبه کسب کرده اند، خشنودی خدای متعال و سعادت جاوید را به کم ترین قیمتی به دست آورده اند. بذل علم مبارزه با دشمنان داخلی جامعه فرق اساسی میان اسلام و روش های اجتماعی دیگر این است که در سایر روش ها، تنها به اصلاح افعال و اعمال مردم بذل عنایت شده است ولی اسلام، هم به افعال مردم و هم به اخلاقشان اعتنا نموده و در هر دو مرحله، با فساد مبارزه کرده است. معاصی و گناهانی که اسلام آن ها را تحریم نموده اعمالی هستند که در جامعه آثار شوم و دنباله های ناگوار دارند با این وصف، برخی از آن ها مستقیما فرد یا افرادی را که مرتکب می شوند فاسد می کند و به واسطه ای، در جامعه رخنه ای به وجود می آورد، مانند زخم های محلی وعارضه های عضوی که در بدن انسان پیدا می شود. غالب گناهانی که مزاحم حال بندگی است و حقوق خدایی را تضییع می کند - مانند نماز نخواندن و روزه خوردن - این حال را دارد. و برخی از آن ها مستقیما زندگی اجتماعی را تهدید نموده، پیکر جامعه را از پا در می آورد، مانند امراضی که مستقیما با حیات انسان سر و کار دارد و رشته زندگی را پاره می نماید. دروغ گفتن و تهمت زدن از این قبیل است و به نظر اسلام، عقوق والدین و غیبت و تعرض به عرض مردم نیز همین حکم را دارد. |